خدا رو هزاران بار شکر


مامان حالش خوبه، دیروز قندش بالا رفته بود ، مامان قبلا دیابت نداشت و خیلی نگران شدم، امروز با دکترش صحبت کردم و گفت عوارض کورتن و داروهاییه که می خوره و به مرور رفع می شد

فردا یا پس فردا احتمالا مرخص می شه، روزهای سخت و پردلهره ای بود ولی به خوبی گذشت، امیدوارم سالهای سال با این کلیه به سلامت زندگی کنه

امیدوارم همه اونهایی که بیمار هستند به زودی درمان بشن، سلامتی خیلی مهمه، کاش قدرش رو بیشتر بدونیم

مرسی خدا جونم! مرسی که اینقدر خوبی

تو جراحی مامان، اینقدر همه کارا خوب پیش رفت، مشکلات مثل آب خوردن حل شدن، و این ممکن نبود مگه با کمک خدایی که همیشه به فکر بنده هاشه، گرچه اونا خیلی خوب نباشن

دوست دارم خداجونم


کار هم عالیه، اینجا رو خیلی دوست دارم، هر روز دارم یه چیز جدید یاد می گیرم و این حس خیلی خوبی بهم می ده،


باز ممنون خداجونم

این روزا، برامون روزهای سرنوشت سازی خواهد بود

مامان دیروز عمل شد، گفته بودند که ساعت 6صبح عمل می شن، و ما ساعت 6صبح بیمارستان بودیم و تازه مشخص شد که ساعت نه و نیم عمل رو شروع می کنن، ساعت حدود 9، خواهری هم به جمع 4نفری ما اضافه شد، تا وقتی که مامان و اون آقا رو ببرن اتاق عمل، همش دلشوره داشتم که نکنه پشیمون بشه از دادن کلیه اش اون بنده خدا، که اینطور نشدخدا رو شکر، و تا ساعت 4عملشون طول کشید، اینکه برما چی گذشته ناگفتنی است، وقتی از اتاق عمل آوردنش همه خانواده ما بالاسرش بودیم، ممنوع الملاقاته و فقط تو این فاصله تونستیم ببینیمش، حالا نگرانم، این چندروز از این جهت سرنوشت سازه که مشخص می شده بدن کلیه رو قبول کرده یا نه! خدایا خودت کمک مون کن! خدایا خودت کمک کن