قیقاژ رو مخم

خوب همیشه سعی می کنم دور باشم از چیزایی که اذیتم می کنه و یا غمگینم 

چه می دونم اگه تصادفی بشه نگاه نمی کنم و رد می شم، یا امروز یه گربه بینوا رو دیدم مرده وسط خیابون سریع چشمام رو بستم و یا خلاصه سعی می کنم خیلی خودم رو درگیر نکنم 

به طور کل دنبال آرامشم 

ولی همیشه نمی تونم موفق باشم، یعنی نمی شه 

 

آلودگی وحشتناکه هوا و تکرار مداوم این سئوال توی ذهنم که ما حتی هوا هم برای نفس کشیدن نداریم، آخه چرا؟ 

 

رادیو می گه مردم خیر ایران، ستاد بازسازی عتبات عالیات یکی از موفقترین مراکز در اجرای پروژه هاست و از این صوبتا چرت و پرت، شماره حساب می ده که پول بریزین 

  

آیا نیازی هست که بیشتر توضیح بدم یا نوشتن همین جملات کافیه تا بدونین که چه اعصابی از من خرد می شه 

 

امروز برای گربه ای که تو اداره مون هست کمی غذا بردم، گذاشتم جلوش کمی می خورد و کمی نگام می کرد، با نگاش تشکر می کرد، لذت بخش بود خیلی زیاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد